کتایون ریاحی
کتایون ریاحی بازیگر سابق و نویسندهٔ ایرانی است. او در ۱۳۸۰ برای بازی در شام آخر موردتحسین منتقدان قرار گرفت و در ۱۳۸۷ زلیخا را در مجموعهٔ تلویزیونی یوسف پیامبر به تصویر کشید.
کتایون ریاحی بازیگر سابق و نویسندهٔ ایرانی است. او در ۱۳۸۰ برای بازی در شام آخر موردتحسین منتقدان قرار گرفت و در ۱۳۸۷ زلیخا را در مجموعهٔ تلویزیونی یوسف پیامبر به تصویر کشید.
داستان دکتر مهر پرور و همسرش است که به سفر شمال می روند و در یک تصادف رانندگی کشته می شوند لیکن فرزندانشان مرضیه و مسعود که به این تصادف و کشته شدن والدینشان مشکوک هستند برای تحقیقات بیشتر به شمال سفر می کنند. آن ها هر چه از سفرشان می گذرد از راز خانوادگیشان اطلاعات بیش تری به دست می آورند.
تارا به اصرار همسر رزمنده اش فرهاد، به مناسبت انتشار اولین کتابش «تب توت فرنگی» از همه کسانی که نامشان در این کتاب برگرفته از خاطرات واقعی تارا آمده، دعوت میکند تا با هم جشن بگیرند. همان شب در جریان جشن، پس از ورود ناشناسی به خانه آنها صدای شلیک میآید، فرهاد کشته و تارا نیز به شدت زخمی میشود....
اصغر زاغی شاغل در تماشاخانه، در واقع با خبرچینی برای ساواک امرار معاش میکند. وی بهطور تصادفی پی به مخفی گاه انقلابیون در همسایگی خود می برد ولی هنگامیکه قصد لو دادن آنها را دارد متوجه مهربانی و دلسوزی انقلابیون در حق خودش و زن و بچه بیمارش میشود. پس پشیمان شده و راه فرار آنها را فراهم میکند و خودش هم نقل مکان میکند.
محمولههای قاچاق در ایران طی چند مرحله لو میرود و شخصی به نام اسکندری در این رابطه به ایران میآید تا قضیهٔ چگونگی لو رفتن محمولهها را پیگیری کند..
در سال هاي نخست انقلاب فرازمي با سوء استفاده از دارايي همسرش به آمريكا مي رود و پس از مدتي با تمام شدن پول ها اقدام به سرقت بانك مي كند و به ايران بازمي گردد اما در مي يابد كه همسر سابقش با جواني قرار ازدواج گذاشته است. او چندبار با پادرمياني پدر همسرش دختر كوچك خود گلي را ملاقات مي كند و تصميم مي گيرد كه با ربودن او از نو به خارج از كشور بگريزد..